منبع: از فرانک دانشجوی دوره دکتری تخصصی باستان شناسی دانشگاه تهران

http://primates.persianblog.ir/post/6

 

قیاس زمانی زمین‌شناسی

مقیاس زمانی زمین‌شناسی یک سیستم اندازه‌گیری اتفاقات مختلفی که در دوران زندگی زمین رخ داده را ارائه میدهد. تمام اتفاقات مختلف اعم از انقراض‌ها، پیدایش‌ها و رخ دادهای زمین‌شناسی در آن مشخص است.

 توصیف واژه ها

 ابر دوران: به مدت زمانی گفته میشود که دارای چندین عصر است که با یک تغییر عظیم در ساختار زمین آغاز میشود و با یک تغییر عظیم دیگر به پایان میرسد.

 عصر: به مدت زمانی گفته میشود که تغییرات در ساختار زمین جزئی تر از الگو:ابر دوران می باشد ولی تغییراتی در شکل زمین رخ میدهد.

 دوره: زیر مجموعه عصر است که در آن تغییرات در حد جزئی رخ میدهد

 

 

 

آشنايی با دوره های زمين شناسی (۱)

نویسنده : مریم رمضانی(فرانک)

برای درک بهتر جایگاه انسان نماها در روی زمین باید از تاریخ زمینی که در آن زندگی می کنیم اطلاعات کافی داشته باشیم.

زمین یکی از نه سیاره ای است که همراه با ده ها سیاره و تعدادی اجرام کوچکتر به دورخورشید در گردش است. بسیاری از ستاره شناسان معتقدند که اجزای این منظومه در یک زمان و از یک ماده اولیه شکل گرفته اند. به موجب این فرضیه که به نام نظریه سحابی (nebular hypothesis) معروف است اجرام منظومه شمسی از ابر عظیمی که اساساً متشکل از هیدروژن و هلیم و با درصد ناچیزی از عناصر سنگین است به وجود آمده است.

اولین کسی که عمر زمین را میلیاردها سال عنوان کرد شخصی به نام جیمز هاتن بود که او را پدر زمین شناسی جدید نیز نامیده اند که البته به خاطر این اعتقادش بارها مورد انتقاد قرار گرفت.

زمین 6/4 میلیارد سال عمر دارد که از قسمت اعظم آن اطلاعات کمی در دست است. یعنی از 4/6 میلیارد تا 600 میلیون سال پیش. این دوره 4 میلیارد ساله دوره پرکامبرین نام گرفته است که در واقع هفت هشتم تاریخ زمین را به خود اختصاص می دهد. از این دوره سنگواره هایی شناخته شده است که گاهی یافت می شود. این سنگواره ها بقایای موجودات حقیقی نبوده بلکه موادی هستند که توسط جلبک ها رسوب یافته اند این ساختمان ها استروماتولیت (Stromatolite) نام دارد. اگرچه استروماتولیت ها غالباً ساختمان های نسبتاً بزرگی هستند ولی اکثر سنگواره های دوره پرکامبرین در حد میکروسکوپی اند که با کشف این موجودات میکروسکوپی قدمت حیات به قبل از 1/3 میلیارد سال پیش می رسد. بسیاری از این سنگواره های خیلی قدیمی در سنگ های رسوبی به نام چرت (که نوعی سنگ سخت و متراکم رسوبی شیمیایی است) محفوظ مانده اند. هنگامیکه دوره بعدی یعنی کامبرین آغاز می شود صحنه برای ظهور موجودات پیچیده تر مهیا می شود.

از 570 میلیون سال پیش برگی جدید در تاریخ زمین ورق می خورد که شامل 3 دوران می شود: دوران پالئوزوئیک (دیرینه شناسی)، دوران مزوزوئیک (میان زیستی) و دوران سنوزوئیک (نوزیستی).

 

دوران پالئوزوئیک(دیرینه زیستی): شامل هفت دوره که از 570 میلیون سال پیش آغاز شده و در 245 میلیون سال پیش پایان می گیرد می شود؛ به ترتیب از قدیمترین تا جدیدترین شامل اردوویسن (Ordovician)، پنسیلوانین (Pennsylvania) و پرمین (Permian) می شود.

زندگی در دوران پالئوزوئیک بیشتر شامل دریاها می شود و گروه های متعددی از بی مهرگان را شامل می شده است.

در این دوران انواع مختلف نهانزادهای آوندی، سرخسهای دامنه دار، پنجه گرگیان، دم اسبیان، بازدانگان، ماهی های زره دار، دوزیستانی که دارای صفات ماهی ها و خزندگان می باشند، مرجانها – دو کفه ایها و بازوپایان را شامل می شود. زمین های این دوران تیره رنگ و از شیست های تقریباً سیاه رنگ، ماسه رنگهای قرمز تیره رنگ و آهک های سیاه رنگ تشکیل شده اند.

اولین مهره داران در اردویسین ظاهر می شوند و در دوره اردویسین است که برای اولین بار زندگی در خشکی آغاز می شود. نخستین خزندگان در دوره کربونیفر پا به عرصه حیات می گذارند که زمینه را برای ظهور خزندگان غول پیکر در دوران بعدی یعنی مزوزوییک آماده می کنند.

در پایان دوران پالئوزوئیک است که تمامی قاره ها با یکدیگر برخورد کردند و به یکدیگر ملحق شدند و ابر قاره پانگه آ را به وجود آوردند.

 

دوران مزوزوئیک (میان زیستی): این دوران از 240 میلیون سال پیش آغاز شده تا 65 میلیون سال پیش ادامه دارد و به سه دوره تقسیم می شود: تریاس، ژوراسیک و کرتاسه. این بخش شامل آخرین روزهای پانگه آ و اولین گسستگی و تقسیم شدن آن است. مشخصات این دوره عبارت است از ظهور نخستین تک لپه ها، فراوانی بازدانگان، از تک لپه ای ها نخل و از دو لپه ای ها بید و بلوط. بتدریج ماهیان و دوزیستان خزندگان هوایی و دریایی و نخستین پرندگان (آرکئوپتریکس) ظهور پیدا کردند. قدیمی ترین سنگواره دایناسورها از رسوبات ژوراسیک یافت شده است.

آب و هوا تدریجاً سرد می شود. آب و هوا برای نیمکره شمالی به معتدل و برای نیمکره جنوبی از نیمه استوایی به نیمه حاره ای تبدیل گردیده است. خشکی شمال آمریکای شمالی، آسیا و اروپا بوده و خشکی واحدی به نام انگا را تشکیل می داده اند در اواخر کرتاسه است که با تشکیل اقیانوس اطلس بنظر می رسد که اروپا و آسیا از آمریکای شمالی جدا شده است. خشکی جنوبی گندوانا نام داشته است ؛ ضمناً بین دو خشکی دریای عظیمی به نام تتیس وجود داشته است؛ در طول دوران دوم تقسیمات زیر در آن صورت گرفته است: جدا شدن آمریکای جنوبی در کرتاسه تحتانی با تشکیل اقیانوس اطلس جنوبی که بنظر قدیمی تر از اطلس شمالی بشمار می آید.

در اواخر دوران مزوزوییک است که خزندگان غول پیکر انقراض یافتند و زمین را برای ظهور موجودات دیگر یعنی پستانداران خالی کردند. هنوز علل انقراض دایناسورها در پرده ای از ابهام است اما بنابر یک نظر جدید حدود 65 سیارک بزرگی با زمین تصادم کرد و طبق آن فرض شده است که دایناسورهای بزرگ تحت تاثیر این سلسله حوادث واقع شده اند. دانشندانی هستند که با این نظریه مخالفند اینان با بررسی شواهد فسیل شناسی در مرز دوران های مزوزوئیک و سنوزوئیک نتیجه گرفتند که زوال دایناسورها تدریجی بوده است.

 

 

آشنايی با دوره های زمين شناسی (۲)

نویسنده : مریم رمضانی(فرانک)

دوران سنوزوئیک (نوزیستی): این دوران شامل دو دوره ترشیری و کواترنری می شود. دوره ترشیری شامل پنج دور پالئوسن – ائوسن – میوسن – پلیوسن می شود که از 65 میلیون سال پیش تا 2 میلیون سال پیش را شامل می شده است. دوره بعدی کواترنری است که شامل 2 دوره به نام های پلیستوسن و هلوسن می شود. مشخصات این دوران گیاهان خشکی مشابه گیاهان امروزی، گسترش نخستیها از دوره پالئوسن، جدا شدن آمریکای جنوبی از آفریقا در دوره ائوسن، شکل گیری رشته کوه های آلپ و هیمالیا در دوره میوسن. از نظر آب و هوایی در دوره پلیوسن آب و هوا گرمتر از حاضر و سردتر از میوسن و الگوسن سردتر از ائوسن بود. دوران چهارم زمین شناسی شامل چندین عصر یخبندان بود که در ذیل بشرح آمده است:

یخبندان گوتر از 5/2 تا 1 میلیون سال پیش که اطلاعات در این مورد کم است از 1 میلیون تا 700 هزار سال پیش دوره ی گرم بین یخچالی گونزو میندل. از 700 تا 500 هزار سال پیش دوره سرد میندل که از بقیه عصر یخبندان ها سردتر بود و سرتاسر اروپا در زیر لایه ای از یخ قرار می گیرد. از 500 تا 300 هزار سال پیش مجدداً هوا رو به گرمی می نهد از 300 تا 200 هزار سال پیش زمین بار دیگر با سرمای شدیدی مواجه می شود و دوره یخچالی ریس نام دارد. از 200 تا 75 هزار سال پیش با سرمای شدیدی مواجه می شود و دوره بین یخچالی ریس و وورم است و از 75 تا 10 هزار سال پیش با آخرین عصر یخبندان وروم، مواجه هستیم. و از 10 هزار سال پیش تاکنون با آب و هوای گرمی روبه روییم. بنابراین با توجه به اعصار یخبندان و بین یخبندان خیلی از دانشمندان معتقدند که هم اکنون ما در دوره بین یخچالی هستیم. همانطور که می بینید هر یخبندان نامگذاری شده است که این نام ها از نام چهار رودخانه کوچکی گرفته شده اند که در نقطه ای به رود دانوب می ریزند. دراین مکان بود که دو زمین شناس برای اولین بار وجود چهار مرحله یخبندان را کشف کردند. البته قبل از عصر یخبندان گوتر چند دوره یخبندان داشتیم. سنوزوئیک را غالباً عصر پستانداران می نامند زیرا در این زمان پستانداران جانوران عمده خشکی بودند.

پس از انقراض خزندگان در پایان مزوزوئیک دو گروه از پستانداران یعنی کیسه داران و جفتداران تکامل و گسترش یافته و در سنوزوئیک برتری یافتند. البته نخستین پستانداران ابتدایی از دوره تریاس روی زمین ظهور یافتند. برخی از این گروه ها روند بزرگ شدن از خود نشان دادند. به عنوان مثال تا زمان الیگوسن کرگردنی بدون شاخ با پنج متر بلندی زندگی می کرد. با نزدیک شدن زمان به عصر کنونی بسیاری از انواع دیگر نیز به اندازه ها بزرگ متکامل شدند که واقعاً بزرگتر از انواع امروزی بودند. بسیاری از این حیوانات عظیم الجثه تا 11000 سال پیش فراوان بودند. با این وجود موجی از انقراض در پلیستوسن پایانی این جانوران را به سرعت از صفحه روزگار حذف کرد. دلیل این انقراض ها هنوز مشخص نیست. به دلیل اینکه این جانوران، پیشروی های یخچالی عمده و دورههای متعدد دوره های بین یخچالی را پشت سر گذاشته بودند. بعضی این واقعه را به صورت انتخابی با شکار انواع بزرگ توجیه کردند. اما از سوی تمامی دانشمندانی که این مسئله را مطالعه کردند مورد پذیرش قرار نگرفته است.

همانطور که در مطالب فوق مشاهده کردید آدمی نقش کوچکی در تاریخ زمین داشته است. اما با این حال با قابلیت هایی که داشت توانست در مدت کوتاهی بر زمين مسلط شود.

از ویکی‌پدیا

 *** 

 دو شعر درباره زمین

 

احسان طبری

زمین
 
 
 
زمین که گورگاه و زادگاه زندگان،

سرشتگاهِ بودنی است،
 
چو اژدهای جادوئی،

برآوَرَد ز ژرفنای خود،

بساطِ نغز خرّمی.
 
سپس به کام درکِشد،

هر آنچه بر بساط هِشته بُد،
 
به بادِ مرگ می دهد،

هر آنچه را که کِشته بُد.
 
به سوی اوست،

بازگشت برگها و غنچه ها.
 
به سوی اوست،

بازگشت چشمها و دستها.
 
از او بُوَد،

سرشته ها، گسستها.
 
به معبد شگرفِ اوست،

آخرین نشستها.
 
مشو غمین!

که این زمینِ نا امین،

چو رهزنی،

به جاده های زندگی،

کند کمین،
 
که تا تنی نهان کند،

به متن سرد خود.
 
کنون که بر زمین رَوی روان، 
 
جوان کن از فروغ زندگی.
 
کنون که بر زمین چَمی،

دمی، نمی، ز اشک خود،

به خاک وی نثار کن.
 
بر این زمینِ پیر،

گورگاه و زادگاه خود،

گذار کن!
 
از او بخواه همتی،
 
که تا بر آن رونده ای،
 
نپیچی از سبیل مردمی، دمی.
 
چو مرگ بی امان رسَد ز راه،

چون درندگان،
 
چنان به گور خود رَوی،

که از بَرَش نرُویَد آه!
 
یا که گیاه لعنتی،
 
زتو، به زیر پای زندگان. 
 
زمین ز گنج نغز خود،

تو را نثار داده است،
 
شکفتگی و خرمی،

به هر بهار داده است.
 
ز موج نیلگونِ بحر،

صید کن نصیبِ خود.
 
به چرخ لاجوردِ دهر،

پر بکِش به طیبِ خود.
 
ز جادوی گیاهها،

بدست کن طبیب خود.
 
نه گورگاه،

کارگاه آدمیست این زمین.
 
همو برادر تو، مادر تو، یاور توست،
 
سرای آشنای گرم مهرپرور توست.
 
بر این زمین عبث مرو!
 
بیافرین، بیافرین.!!

لینک  دانلود:

http://wdl.persiangig.com/pages/download/?dl=http://azonace.persiangig.com/audio/zamin.mp3 

 

 

سایه (هوشنگ ابتهاج)

 زمین


 
زین پیش شاعران ثناخوان که چشم شان
در سعد و نحس طالع و سیر ستاره بود
 بس نکته های نغز و سخنهای پرنگار
 گفتند در ستابش
این گنبد کبود
اما زمین که بیشتر از هر چه در جهان
 شایسته ستایش و تکریم آدمی ست
 گمنام و ناشناخته و بی سپاس ماند
ای مادر ای زمین
امروز این منم که ستایشگر توام
از توست ریشه و رگ و خون و خروش من
 فرزند حقگزار تو و شاکر توام
 بس روزگار گشت و بهار و
خزان گذشت
 تو ماندی وگشادگی بی کرانه ات
 طوفان نوح هم نتوانست شعله کشت
 از آتش گداخته جاودانه ات
هر پهلوان به خاک رسیده ست گرده اش
غیر از تو ای زمین که در این صحنه ستیز
 ماندی به جای خویش
پیوسته زورمند و گرانسنگ و استوار
فرزند بدسگالی اگر چون
حرامیان
 بی حرمت تو تاخت
هرگز تهی نشد دلت از مهر مادری
 با جمله ناسپاسی فرزند شناخت
آری زمین ستایش و تکریم را سزاست
از اوست هر چه هست در این پهن بارگاه
پروردگان دامن و گهواره وی اند
 سهراب پهلوان و سلیمان پادشاه
ای بس که تازیانه خونین برق و
باد
پیچیده دردناک
 بر گرده زمین
 ای بس که سیل کف به لب آورده عبوس
جوشیده سهمناک بر این خاک سهمگین
 زان گونه مرگبار که پنداشتی دریغ
 دیگر زمین همیشه تهی مانده از حیات
 اما زمین همیشه همان گونه سخت پشت
 بیرون کشیده تن
 از زیر هر بلا
 و آغوش بازکرده به لبخند آفتاب
زرین و پرسخاوت و سرسبز و دلگشا
بگذار چون زمین
 من بگذرانم شب طوفان گرفته را
آنگه به نوش خند گهربار آفتاب
پیش تو گسترم همه گنج نهفته را