حکایت ماجرای نحوی و کشتیبان
زندهباد امتزاج خلاقانه آمپریسم و راسیونالیسم !
فرانسیس بیکن در مورد هدف آرمانی علم و دانش اشاره میشود که بسیار موجز و جذاب است. وی بر این باور است که "مردان باتجربه شبیه مورچه هستند، آنها فقط جمع کرده و استفاده میکنند. عاقلان (خردمندان) شبیه عنکبوت هستند، آنها بیرون قلمرو خود را با تار میتنند. اما زنبور عسل، مواد مورد نیاز خود را از گلهای باغ و مزرعه میگیرد، اما آن را تغییر شکل میدهد و به وسیله قدرت خود آن را هضم میکند. "
حکایت ماجرای نحوی و کشتیبان
آن یکی نحوی به کشتی در نشست
رو به کشتیبان نهاد آن خودپرست
گفت هیچ از نحو خواندی گفت لا
گفت نیم عمر تو شد در فنا
دلشکسته گشت کشتیبان ز تاب
لیک آن دم کرد خامش از جواب
باد کشتی را به گردابی فکند
گفت کشتیبان بدان نحوی بلند
هیچ دانی آشنا کردن بگو
گفت نی ای خوشجواب خوبرو
گفت کل عمرت ای نحوی فناست
زانک کشتی غرق این گردابهاست
ادامه ...
http://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar1/sh137/