تو را من چشم در راهم

شباهنگام

که می گیرند در شاخ «تلاجن» سایه ها رنگ سیاهی

وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم؛

تو را من چشم در راهم.

شباهنگام. در آندم که بر جا  دره‌ها چون مُرده ماران خفتگانند؛

در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام

گَرَم یاد آوری یا نه ،  من از یادت نمی کاهم؛

تو را من چشم در راهم....

 

تلاجن(talaajan)

 گیاهی است بوته ای به ارتفاع یک متر و اندی و با گل هایی زرد رنگدر حوالی پوش فراوان یافت می شوددر بهار،تابستان و پاییز سبز است و در فصل زمستان خشک می شودبوته اش خاصیت دارویی دارداهالی گل هایش را چیده و به عنوان سبزی همراه با برنج می پزند.

تلاجن نام درختچه ای است و در نواحی کوهستانی شمال هم می روید تلا در گویش مازنی یعنی خروس وجن مخفف جنگ است گل های زیبای بر آمده از این درختچه شبیه تاج خروس های جنگی است .